دیکشنری
داستان آبیدیک
Low Lander
lo lændəɹ
فارسی
1
عمومی
::
ساحل نشین، ساكن نواحی پست
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LOW EMISSION
LOW ETAGE
LOW FLAT TUB OF COPP
LOW FLOW VOLUME
LOW FREQUENCIES
LOW FREQUENCY
LOW GAIN SETTING
LOW GEAR
LOW GERMAN
LOW GRADE
LOW HANGING FRUIT
LOW INCOME COUNTRIES
LOW INCOME RESOURCE ECONOMIES
LOW KEY
LOW LAND
LOW LANDER
LOW LATENCY
LOW LATIN
LOW LATITUDES
LOW LET IRRADIATION
LOW LEVEL
LOW LEVEL CLOUD
LOW LEVEL DOCUMENTS
LOW LEVEL FEATURE PRESENTATION
LOW LEVEL LANGUAGE
LOW LEVEL MODULATION
LOW LEVEL TASK
LOW LIVED
LOW LOSS
LOW LOW
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید